روانشناسی تغذیه، به بررسی مکانیسم های فیزیولوژیکی که تحت تاثیر مواد مغذی دریافتی ما و زمینه ساز خلق و خوی و رفتار ماست می پردازد. مطالعات نشان می دهند، كه خلق و خو با انتخاب غذا، اثرات متقابلی بر هم دارند. مردم اغلب برای دور شدن از احساس نگرانی و استرس به خوردن روی می آورند بدون اینکه متوجه باشند انتخاب این نوع رژیم غذایی در واقع باعث خستگی، استرس بیشتر و عدم تعادل خلق و خوی در بلند مدت می شود. رژیم غذایی همچنین می تواند نقش مهمی در تشخیص و درمان اختلالات روانی ناشناخته دنیای مدرن امروزی داشته باشد. رژیم غذایی، در سلامت روان و رفاه افراد جامعه از اهمیت بسیاری برخوردار است.
همان طور كه آلودگی هوا، استرس، كمی تحرك و سوء تغذیه از مهم ترین علل بیماری ها شناخته شده اند، تغذیه سالم و درست نیز یكی از عوامل مهم سلامت انسان است. همیشه این پرسش مطرح است كه چرا تعداد قابل توجهی از مردم به سلامت جسمی و روانی خود نمی پردازند و آنچنان كه باید و شاید تغذیه سالم و درستی ندارند. آیا كشفیات و پیشرفت های جدید روانشناسی می تواند كمكی به تغذیه سالم و درست انسان عصر حاضر داشته باشد.
اولین خدمت روانشناسی به تغذیه، توجه به این نكته مهم است كه، تغذیه خودش به تنهایی یك موضوع مهم است و نحوه برخورد و مدیریت آن موضوعی دیگر. این یك خطای شناختی است كه، بسیاری فكر می كنند چون غذا می خورند، پس درست و سالم تغذیه می كنند. در اینجاست كه نقش مغز و ذهن به عنوان فرمانده جسم و روان و فعالیت ها و ارتباط های انسان مطرح می شود.
به طور خلاصه با روان ناسالم نمی توان به رژیم غذایی سالم رسید. از آنجا كه عمده ترین و اصلی ترین موضوع روان انسان، تفكر و اندیشیدن است و از موضوعات مهم اندیشیدن، درست اندیشی، مثبت اندیشی و سالم اندیشی است، لازم است به نقش مهم نحوه اندیشیدن در تغذیه توجه كنیم، انسانی كه بد و نادرست فكر می كند، بد و نادرست زندگی می كند، در نتیجه بد و نادرست هم تغذیه می كند.
لطفا برای ارسال نظر فرم زیر را پر کنید
design by Shemiranweb.com